پدید آمدن آگاهی در انسان نیازمند آن است که انسانِ دیگری در برابر وی باشد و انسان دریابد که موضوع توجه فردی دیگر قرار گرفته است. این مسأله به ویژه در دوران نوزادی حائز اهمیت است. این که کودک دریابد همان طور که او وقتی به یک شئ می نگرد آن شئ مفعول توجه اوست وقتی دیگران هم به او نگاه می کنند وی موضوع توجه آنان است. این گونه است که نتیجه می گیرد اگر من می توانم موضوع توجه دیگران قرار گیرم پس می توانم موضوع توجه خود نیز قرار گیرم. بدین ترتیب ذهن به وجود خود آگاه می شود و آگاهی پدید می آید.
اما چه عاملی در شکل گیری این فرایند بیش از هر چیز دیگر موثر است؟
به نظر می رسد پدید آمدن این آگاهی مستلزم آن است که کودک نگاه دیگران را دریابد. درست وقتی چشم در چشم مادر می اندازد و نگاه مادر را متوجه خود می بیند پایه های آگاهی وی شکل می گیرد. حال توجه کنید که کودک دارای اختلال طیف اتیسم که از نظر ارتباط چشمی مشکل دارد از چه موهبتی بی بهره است و ایجاد ارتباط از طریق چشم چه نقش شگرفی در خودآگاهی کودک دارای اختلال طیف اوتیسم دارد.
با این توصیف ایجاد ارتباط چشمی باید جزئی اساسی از برنامه درمانی اوتیسم باشد.
دکتر مجید رفیعی